Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Search in posts
Search in pages

متن معرفی سوره مبارکه ناس

سوره مبارکه ناس> معرفی سوره

سوره ی مبارکه ی ناس می خواهد انسان را از یک شری نجات دهد.من شر الوسواس الخناس،یک شری وجود دارد که می خواهد انسان ها را از این شر نجات دهد.این شر چیست؟وسواس خناس!

وسوسه چیزی است که ما تا اندازه ای با آن آشنا هستیم.همان حسی که درون آدم است و هنگامی که می خواهیم کار درستی را انجام دهیم و می دانیم آن کار درست است ولی به انسان می گوید نه انجام نده آخه ممکنه… یا می داند کاری غلط است و می گوید میدانم غلط است ولی…آخه…

وسوسه یعنی وقتی کاری را می دانیم درست است یکی در گوش ما آنقدر می گوید تا ما آن کار را انجام نمی دهیم و البته این وسواس،خناس هم هست.خناس است یعنی کارش را پنهانی و زیرزیرکی انجام می دهد و البته از طریق تأخیر انداختن انجام می دهد یعنی هیچوقت به انسان نمی گوید صبح زود برای نماز صبح از خواب بیدار نشو!می گوید بلند شو ولی یک دقیقه صبر کن،دوباره ساعت را نگاه می کند حالا پنج دقیقه صبر کن،پنج دقیقه، پنج دقیقه، پنج دقیقه، پنج دقیقه، تا نماز صبح قضا می شود.وسوساس خناس یعنی وسوسه ها و تردیدهایی که با تأخیر انداختن کارهای درست باعث می شوند تا ما کارهای درست را انجام ندهیم.یا با تأخیر انداختن ترک کارهای نادرست باعث می شوند که ما کارهای نادرست را انجام بدهیم.وسواس خناس یعنی لفت دادن و دست دست کردنی که باعث انجام ندادن کارهای درست می شود.به این ،وسواس خناس می گویند و ظاهرا شر کوچکی نیست.به این علت که بزرگ ترین اتفاقات عالم هم به خاطر این دست دست کردن ها اتفاق می افتد.

برای اینکه به ذهن شما برسد که چقدر می تواند خطرناک باشد همین مثال بس که دست دست کردن در ماجرای کوفه باعث شهادت کسی چون امام حسین می شود.دست دست کردن است دیگر،حالا برویم کمک امام حسین،حالا نرویم،الان برویم،بعدا برویم.دست دست کردن و به واسطه ی این،کارهای درست را انجام ندادن یکی از اساسی ترین مشکلات زندگی انسان هاست که بسیاری از فاجعه های بزرگ انسانی هم به خاطر همین به وجود می آید.خودش خیلی کوچک است و انسان فکر می کند اتفاق کوچکی است اما اتفاقات بسیار بزرگی توسط همین اتفاق کوچک محقق می شود.

چه کسی در ما وسوسه می کند؟عوامل وسوسه زیاد هستند.هم درون انسان و هم بیرون انسان وجود دارد.هم انسان و هم غیر انسان است(من الجنه و الناس)هم ممکن است جن انسان را وسوسه کند و هم انسان های دیگر.ولی یک چیزی در این سوره مهم است،انسان می تواند کاری کند که اگر همه هم او را وسوسه کنند هیچوقت کار درستش را ترک نکند.نکته ی مهم سوره ی ناس این است :اگر همه انسان را وسوسه کنند،انسان می تواند از این شر نجات پیدا کند.نه از طریق خفه کردن بقیه بلکه از طریق ایجاد قدرتی در من انسان که این وسوسه ها در من اثر نگذارد.چگونه؟! بسم الله الرحمن الرحیم،قل أعوذ برب الناس،ملک الناس،اله الناس!بگو که پناه می برم به رب مردم،مالک مردم،اله مردم.چرا؟!چرا ما وسوسه می شویم؟زیرا در موارد مختلف زندگی ما ،رب فقط خدا نیست،مالک فقط خدا نیست،اله فقط خدا نیست.بقیه را هم دوست داریم و مهم هستند،مالکیت های دیگری هم هستند و مهم هستند،بقیه هم در زندگی نقش دارند و مهم هستند و این   ومهم ها که باعث می شود انسان فقط خدا را رب و مالک و اله نداند وسوسه شدن نسان را نتیجه می دهند.به او می گویند فلان کار غلط است می گوید اگر انجام ندهم مردم چه می گویند؟!همین مردم چه می گویند باعث می شود کم کم وسوسه بشود،وسوسه بشود،وسوسه بشود و این کار را انجام دهد یا به او می گویند این کار را نباید انجام دهی ،آخر اگر انجام ندهم فلانی ناراحت می شود.و فلانی ناراحت می شود وسوسه می شود، وسوسه می شود، وسوسه می شود تا آن کار را انجام می دهد.ریشه ی وسوسه شدن در ما این است که خدا رب،ملک و اله نیست.نشانه اش چیست؟تأخیر انداختن در کارها نشانه اش است.اگر خدا همه چیز زندگی آدم باشد به جای مردم یعنی اول رابطه ی با خدا را درست کند و بعد رابطه ی با مردم.نشانه اش در زندگی این است که وقت تلف کردن ندارد.چرا وقت تلف می کند؟وقت را بخاطر تنبلی ها،حالا فوقش هم انجام ندادیم،چون خودمان هم گاهی اوقات رب هستیم،خودمان هم گاهی اوقات مالک هستیم،خودمان هم اله هستیم،مادرمان آنطور است،دوستانمان…،مردم چه می گویند؟

سوره ی مبارکه ی ناس می گوید که اگر انسان قبل از رابطه ی با مردم،رابطه ی با خدا را ببندد یعنی ابتدا با خدا رابطه برقرار کند و ببیند خداوند درمورد رابطه با مردم چه می گوید.و اگر انسان نیازمندی اش را از مردم بردارد و نیازهایش را فقط به خداوند ارجاع دهد و بگوید خداوندا من فقط به تو نیاز دارم،اگر تو بگویی برای این کار به سراغ مردم برو من می روم و اگر بگویی نرو نمی روم.اگر بگویی مردم مهم هستند می گویم مهمند و اگر بگویی حرف مردم مهم نیست می گویم مهم نیست.اگر انسان مبنای رابطه هایش را خدا بگذارد و بنا را بر این بگذارد که کارهای درست را لفت ندهد و انجام دهد،وقتی فهمید کاری درست است آن را انجام دهد و طول ندهد؛در اینصورت تمام دنیا هم او را وسوسه بکند،بخاطر وسوسه دچار هیچ شری نمی شود.یعنی این فرد بخاطر وسوسه کارهای درست را ترک نمی کند و کارهای نادرست را انجام نمی دهد.

سوره ی مبارکه ی ناس می خواهد با ایجاد استحکام درون ما انسانها ،ما را نسبت به تمام وسوسه ها و تمام وسوسه کننده های عالم ایمن کند.

Published By
Fallah.m

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است

× برای درج دیدگاه باید وارد شوید